جذبش
جذب
ادخال آب در یک مایع کولوئید 2- پدیده عبور از غشاء ها مثل جذب مواد از روده ها و یا دفع مواد از مخاط معده و روده ها
جذب ، جذب سطحي .
جذب . جذب سطحي
جذب سطحى
فرهنگ لغات عمومي
جذب،جذب سطحی.
فرهنگ لغات مکانيک
جذب سطحی
فرهنگ لغات پزشکي
-1 ادخال آب در یک ماده کولوئید. -2 پدیده عبور از غشاءها مثل جذب مواد از روده ها و یا دفع مواد از مخاط معده و روده ها.
فرهنگ لغات مهندسي متالورژي
جذب
فرهنگ لغات مهندسي کشاورزي
جذب
فرهنگ لغات علوم پايه
جذب
علوم پایه:
sorption pump
تلمبه جذب، پمپ جذب
the process in which one substance takes up or holds another (by either absorption or adsorption)(n)
Synonyms: sorption
Hyponyms: absorption
adsorption
soaking up
surface assimilation
Hypernyms: action
activity
natural action
natural process
Sorption is a physical and chemical process by which one substance becomes attached to another. Specific cases of sorption are treated in the following articles: