راه حل ، محلول

محلول

محلول، 1- فرآورده مایعی از یک یا چند ماده شیمیایی قابل حل که معمولا در آب حل شده است 2- رویداد و پدیده انحلال، حل شدگی ، عمل حل شدن ، از هم...

حل

راه حل

محلول

چاره سازي ، شولش ، حل ، محلول ، راه حل ، تاديه ، تسويه .حل، محلول .

چاره سازي . شولش . حل . محلول . راه حل . تاديه . تسويه

چاره سازى ،شولش ،محلول ،راه حل ،تاديه ،تسويهعلوم مهندسى : انحلالشيمى : محلولروانشناسى : محلولبازرگانى : حلورزش : محلول

فرهنگ لغات عمومي
حل،محلول،راه حل،انحلال،فسخ
فرهنگ لغات الکترونيک
محلول
فرهنگ لغات مکانيک
محلول
فرهنگ لغات مهندسي صنايع
جواب، راه حل، محلول
فرهنگ لغات مهندسي شيمي
محلول
فرهنگ لغات اقتصاد و بانکداري
راه حل
فرهنگ لغات مديريت
راه حل
فرهنگ لغات دامپزشکي
محلول
فرهنگ لغات پزشکي
محلول، ‎ -1 فرآورده مایعی از یک یا چند ماده شیمیائی قابل حل که معمولا در آب حل شده است. ‎ -2 رویداد و پدیده انحلال، حل شدگی، عمل حل شدن، از هم پاشیدگی. محلول استات آلومینیوم، فرآورده ای از رسوب استات آلومینیوم و اسید استیک متبلور که بعنوان گندزدا و قابض در روی پوست مورد استفاده قرار میگیرد. .‎acetate s ‎alumimum محلول سوب ‎ - استات آلومینیوم، محلولی از اکسید آلومینیوم و اسید استیک که بعنوان گندزدا و قابض در روی پوست مورد استفاده قرار میگیرد. .‎subacetate s ‎aluminum محلول آمونیاک، مایعی است شفاف و بدون رنگ با واکنش قلیائی. .‎ammonia s محلول نیترات نقره آمونیاکی، محلولی از نیترات نقره ، آب مقطر و محلول آمونیاک غلیظ که بعنوان محافظ دندان مورد استفاده قرار میگیرد. .‎ammoniacal silvsr nitrate s .‎ammonium hydroxide s. = ammonia s محلول غیر ایزوتونیک، محلولی که فشار اسمزی آن با محلول استاندارد مورد نظر اختلاف داشته باشد. ‎anisotonic محلول گندزدا، فرآورده ای از اسید بوریک، تیمول، کلروتیمول، مانتول، اوکالیپتول، سالیسیلات متیل، روغن آویشن و الکل در آب خالص که بعنوان ضد باکتری مورد استفاده قرار میگیرد. .‎antiseptic s محلول آبی، محلولی که در آن آب بعنوان حلال بکار رفته است. .‎aqueous s محلول سپر، محلول تامپون، محلولی که در برابر تغییرات غلظت یونی هیدروژن خود به هنگام اضافه کردن اسید یا قلیا مقاومت محسوسی از خود نشان می دهد. .‎buffer s .‎Burrow's s. = aluminum acetate s محلول هیدروکسید کلسیم، محلول آبی ‎2 (‎OH)‎ Ca که در فرمولای اطفال و در درمان اختلاف معدی مورد استفاده قرار میگیرد. .‎calcium hydroxide s محلول کاربول فوشن، مخلوطی است از فوشین بازی، اسید بوریک، فنول، رزورسینول، استون و الکل در آب خالص که بعنوان عامل ضد قارچ بکار میرود. ‎carbolfuchsin محلول کولوئیدی، فرآورده ای که شامل ذرات ریز معلق یک ماده در یک حلال میباشد. .‎ colloidal s یا .‎colloid s از هم پاشیدگی تماس، جدائی ساختمانهائی که قبلا مجاور هم بوده اند مانند دررفتگی یا تغییر مکان. ‎of contiguity .‎s قطع یا پارگی، ساختمانهائی که قبلا در مجاورت هم بوده اند مانند شکستگی یا پارگی بافتها و استخوانها. ‎s. of continuity محلول سایه روشن، محلول کنتراست، محلولی است که نسبت به اشعه مجهول حاجب بوده و در عکسبرداری از اعضاء بدن و نمایان نمودن آنها مورد استفاده قرار میگیرد. .‎contrast s محلول داکین، محلولی است آبی از ترکیبات کلره سدیم که بعنوان میکرب کش مورد استفاده قرار میگیرد. .‎Dakins s محلول رقیق، محلولی که فقط حاوی نسبت کمی از ماده حل شده باشد. .‎dilute s محلول دوبل، محلولی که دارای برات سدیم، بیکربنات سدیم گلیسیرین و فنل است و ماده غیر محرکی برای شستشوی غشاءهای مخاطی میباشد. .‎Dobell's s محلول دونوان، محلولی از یدور جیوه و آرسنیک. ‎Donovan's محلول فهلینک، شامل (‎ 34/66 (‎ 1 گرم سولفات مس در ‎500 سانتیمتر مکعب (‎ 173 (‎ 2 گرم تارترات سدیم و پطاسیم بلوری و ‎ 50 گرم هیدروکسید سدیم در ‎ 500 سانتی متر مکعب آب، در موقع کاربری بمقدار مساوی از محلولهای ‎1 و ‎ 2 مخلوط می کنند. .‎Fahling's s محلول فرمالدئید، آلدئید فورمیک، محلولی از ‎ 38 درصد فرمالدئید که برای جلوگیری از پلی مریزاسیون به آن مانتول اضافه میکنند بعنوان گندزدا مصرف می شود. ‎formaldehyde محلول فولر، مایع روشن و بیرنگی که هر صد سانتی متر مکعب آن محتوی .‎ 95/ تا ‎ 1/05 گرم (‎As2O3) میباشد. ‎Fowler's محلول طلای رادیوآکتیو، محلول کوئولیدی، استریل غیر پیروژن از طلای رادیوآکتیو ‎ 198 که برای متوقف کردن نئوپلاسم ها ورویشها مورد استفاده قرار میگیرد. .‎- 198 s ‎gold Au محلول هارتمن، محلولی که محتوی کلرور سدیم، لاکتات سدیم و فسفات کلسیم و پطاسیم است و از راه خوراکی در درمان اسیدوزوآلکالوز مورد استفاده قرار میگیرد. ‎Hartmann's محلول هیپرباریک، محلولی است که وزن مخصوص آن از محلول استاندارد متعارف بیشتر باشد. .‎hyperbaric s محلول هیپرتونیک، محلولی که فشار اسمزی آن از محلول استاندارد مورد نظر بیشتر باشد. .‎ hypertonic s یا ‎hyperosmotic محلول هیپوباریک، محلولی که وزن مخصوص آن از محلول مورد نظر کمتر باشد. .‎hypobaric s محلول هیپوتونیک، محلولی که فشار اسمزی آن از محلول مورد نظر کمتر باشد. .‎ hipotonic s یا .‎hiposmotic s محلول یده ، محلولی که با آب خالص درست شده و هر ‎100 سانتی متر مکعب محتوی ‎ 1/8 - 2/2 گرم یدو ‎ 2/1 تا ‎2/6 گرم یدور سدیم میباشد. .‎iodine s محلول ید قوی، محلولی که در هر سانتی متر مکعب آن ‎ 4/5 - 5/5 گرم ید و ‎ 9/5 - 10/5 گرم یدور پطاسیم وجود داشته باشد. ‎iodine s. strong محلول ایزوباریک، محلولی که وزن مخصوص آن با محلول استاندارد متعارف برابر باشد. .‎isobaric s محلول ایزوتونیک، محلولی که فشار اسمزی آن برابر فشار اسمزی محلول استاندارد مورد نظر باشد. .‎isotonic s محلول سواستاب سرب، محلولی از استات و مونوکسید سرب در آب مقطر که قابض و مسکن موضعی است. ‎lead subacetate محلول لاک، محلولی از کلرور سدیم، کلرور کلسیم، کلرور پطاسیم، بیکربنات سدیم ودکستروز. .‎Locke's s ‎Lugol's s. = iodine s. strong محلول سیسترات منیزیم، فراورده ای است از کربنات منیزیم اسید سیتریک بدون آب و بیکربنات پطاسیم و مواد خوش طعم کننده که بعنوان مسهل مورد استفاده قرار میگیرد. .‎magnesium citrate s محلول خرد کننده ، محلولی که هر لیتر آن محتوی یک ملکول گرم ماده فعال باشد. .‎molar s محلول چشمی، محلولی است استریل، عاری از ذرات خارجی که جهت تقطیر در چشم مورد استفاده قرار میگیرد. .‎ophthalmic s ‎ physiologic یا .‎physiologic salt s محلول سرم فیزیولوژی، محلولی آبی از کلرور سدیم که فشار اسمزی آن معادل فشار خون است. .‎ chloride s ‎sodium محلول رینگر، محلولی از کلرور سدیم، پطاسیم و کلسیم در آب خالص که محلولی فیزیولوژیک میباشد. .‎ringer's s محلولی نمکی، محلولی از کلرور سدیم در آب خالص. .‎ s ‎ saline یا .‎salt s محلول کرزول صابونی شده ، آمیزه ای از کرزول، روغن گیاهی (بغییر از روغن نارگیل و روغن هسته خرما)، الکل، هیدروکسید پتاسیم و آب تصفیه شده که بعنوان ضدعفونی کننده و گندزدا مورد استفاده قرار میگیرد. .‎cresol s ‎saponated محلول اشباع شده ، محلولی که در آن حداکثر مقدار ممکن از ماده حل شده وجود دارد. .‎saturated s محلول اسکلروزان، محلولی که محتوی ماده محرکی بوده و باعث انسداد مجاری مانند مجاری سیاهرگهای واریسی یاحفره کیسه فتق میشود. .‎sclerosing s محلول هیپو کلریت سدیم، محلولی محتوی ‎ 4 - 6 درصد هیپوکلریت سدیم که بعنوان گندزدا بکار میرود. .‎ s ‎sodium hypochlorite محلول فسفات سدیم با فسفر ‎ 32 ، محلولی که محتوی فسفات رادیواکتیو بصورت فسفات سدیم بوده و بصورت خوراکی یا داخل وریدی بعنوان کمک تشخیصی یا عامل ضد نئوپلاسم و ضد پلی سیتمی مورد استفاده قرار میگیرد. .‎sodium phosphate P - 32 s محلول استاندارد، محلولی که محتوی مقدار ثابتی از ماده حل شده میباشد. .‎standard s محلول فوق اشباع، محلولی که مقدار ماده حل شده در آن در شرایط عادی بیش از مقداری است که حلال بتواند در خود حل کند. .‎supersaturated s محلول آهکی سولفوره ، محلولی از آهک و گوگرد تصفیه شده در آب که بعنوان ضر جرب مورد استفاده قرار میگیرد. .‎sulfurated lime s محلول آزمایش، هر نوع محلول استانداردی که در آزمایشات بکار میرود. .‎test s محلول ولمینکس، محلول نارنجی شفافی از آهک گوگرددارکه در ضایعات پوستی مورد استفاده قرار میگیرد. .‎Vleminckx's s محلول حجم سنجی، محلولی که محتوی مقدار خاصی از حلال در واحد حجم میباشد. .‎volumetric s ماده محلول، ماده ای که جهت ایجاد محلول در حلال حل میشود.
فرهنگ لغات روانشناسي
محلول
فرهنگ لغات علوم سياسي
راه‌حل<

a homogeneous mixture of two or more substances; frequently (but not necessarily) a liquid solution(n)

Synonyms: solution

Hyponyms: aqueous solution bleach liquor brine buffer solution chlorine water collodion conjugate conjugate solution dilution electrolyte eluate extract fehling's solution formalin formol gargle gram's solution infusion injectant injection isosmotic solution isotonic solution liquid bleach mouthwash primary solid solution sal volatile sap solid solution spirits of ammonia toner

Hypernyms: mixture

Examples: he used a solution of peroxide and water

a statement that solves a problem or explains how to solve the problem(n)

Synonyms: answer resolution result solution solvent

Hyponyms: denouement

Hypernyms: statement

Examples: they were trying to find a peaceful solution the answers were in the back of the book he computed the result to four decimal places

a method for solving a problem(n)

Synonyms: solution

Hyponyms: silver bullet

Hypernyms: method

Examples: the easy solution is to look it up in the handbook

the set of values that give a true statement when substituted into an equation(n)

Synonyms: root solution

Hypernyms: set

the successful action of solving a problem(n)

Synonyms: solution

Hypernyms: success

Examples: the solution took three hours

Solution may refer to:

  • Solution (chemistry), a mixture where one substance is dissolved in another
  • Solution (equation), in mathematics
    • Numerical solution, in numerical analysis, approximate solutions within specified error bounds
  • Solution, in problem solving
  • A business solution is a method of organizing people and resources that can be sold as a product
    • Solution, in solution selling