انجمن فناوری و آموزش معلم

محل

کارگاه ساختمانی

زمین ساختمانی

کارگاه

خانه ساختمانی

پایگاه

عرصه

جا ، محل ، مکان ، زمين زير ساختمان .محل، مقر .

جا . محل . مکان . زمين زير ساختمان

موقعيت ،زمين ساختمانى ،محل احداث بنا،قرار داشتن ،موضع ،پايه ،محل دستگاه تراز،پايگاه ،جا،محل ،مقر،مکان ،زمين زير ساختمانعلوم مهندسى : محوطه کارعمران : کارگاه ساختمانىقانون ـ فقه : محلشيمى : مکانزيست شناسى : ايستگاهبازرگانى : مستقر بودنعلوم نظامى : تراز،پادگان

فرهنگ لغات عمومي
جا،محل،زمین ساختمانی
فرهنگ لغات رايانه
[سایت] یک میزبان اینترنت را گویند.
فرهنگ لغات الکترونيک
مکان
فرهنگ لغات عمران و معماري
کارگاه
فرهنگ لغات مکانيک
کارگاه
فرهنگ لغات مهندسي شيمي
موقعیت
فرهنگ لغات بازرگاني و تجارت
مستقر بودن
فرهنگ لغات پزشکي
مکان، موقعیت یا جایگاه
فرهنگ لغات علوم سياسي
محل
فرهنگ لغات مهندسي کشاورزي
جایگاه
فرهنگ لغات علوم پايه
موقعیت
فرهنگ لغات زيست
ایستگاه

زیست شناسی:
actie site
موضع فعال ، مرکز فعال ، جایگاه کنش ور
زیست شناسی:
actie site
موضع فعال ، مرکز فعال ، جایگاه کنش ور
عمومی :
active site
محل فعال
برق قدرت و مخابرات:
active site
مکان فعال
مهندسی شیمی:
active site
موضع فعال
کشاورزی:
active site
جایگاه فعال
علوم پایه:
active site
موضع فعال
تربیت بدنی:
active site
محل فعال
برق قدرت و مخابرات:
aerial testing site
آزمایشگاه آنتن
زیست شناسی:
allosteric site
موضع دگر ریختار
زیست شناسی:
allosteric site
موضع دگر ریختار
عمومی :
angle of site
زاویه تراز (توپخانه)
دامپزشکی :
antibody active site
بیلی وردین
دامپزشکی :
antigen binding site
زیست شناختی، بیولوژیکی
زمین شناسی:
atomic site
موضع اتمی
دامپزشکی :
attachment site
جمجمه
حقوق :
battle site
صحنه نبرد
علوم سیاسی:
battle site
محل جنگ
عمومی :
beta site
محل بتا
مهندسی کامپیوتر:
beta site
محل بتا
مهندسی کامپیوتر:
beta site
پایگاه بتا
زیست شناسی:
binfing site
جایگاه پیوند، محل اتصال
برق قدرت و مخابرات:
bonding site
پیوندگاه
مهندسی کامپیوتر:
bookmark2 (= book mark = place marker = site marker)
مکان یاب پایگاه
عمومی :
building site
کارگاه ساختمانی
مهندسی عمران و معماری:
building site
کارگاه ساختمانی
حقوق :
building site
عرصه
زیست شناسی:
catalytic site
فروکافتن
زیست شناسی:
catalytic site
فروکافتن
عمومی :
central site
سایت مرکزی
مهندسی کامپیوتر:
central site
سایت مرکزی
حقوق :
charge inherent to a site
حق ارتفاق طبیعی در قطعه ای از زمین
عمومی :
complementary angle of site
تصحیح تکمیلی تراز (توپخانه)
مهندسی کامپیوتر:
computer site
پایگاه کامپیوتر
دامپزشکی :
condensing site
درجه حرارت هوای اطراف یک شیئی یا موجود زنده
زیست شناسی:
condensing site
موضع تراكم

the piece of land on which something is located (or is to be located)(n)

Synonyms: land site site

Hyponyms: apron archeological site bivouac bomb site burial ground burial site burying ground camp campground camping area camping ground camping site campsite cemetery dig dump dumpsite encampment excavation fairway garbage dump graveyard green launching site memorial park monument necropolis premises putting green putting surface rough rubbish dump summer camp superfund site tee teeing ground toxic site toxic waste area trash dump waste-yard wasteyard

InstanceHyponyms: ground zero lateran

Hypernyms: parcel parcel of land piece of ground piece of land tract

Examples: a good site for the school

assign a location to(v)

Synonyms: locate place site

Hypernyms: place post send station

Examples: The company located some of their agents in Los Angeles

physical position in relation to the surroundings(n)

Synonyms: site situation

Hyponyms: active site antigenic determinant close quarters determinant epitope locus locus of infection restriction site

Hypernyms: place position

Examples: the sites are determined by highly specific sequences of nucleotides

a computer connected to the internet that maintains a series of web pages on the World Wide Web(n)

Synonyms: internet site site web site website

Hyponyms: chat room chatroom portal portal site

Hypernyms: computer computing device computing machine data processor electronic computer information processing system

Examples: the Israeli web site was damaged by hostile hackers