بر
پهلو
ضلع
سمت
بر
طرف ، سو ، سمت ، پهلو ، جنب ، طرفداري کردن از ، در يکسو قرار دادن .طرف، سمت، پهلو، جانب، ضلع، کناره .
طرف.سو. سمت.پهلو. جنب.طرفداري کردن از. در يکسوقرار دادن
جهت ،پهلو کناره ،طرف ،سمت ،پهلو،جنب ،جانب ،ضلع ،کناره ،طرفدارى کردن از،در يکسو قرار دادنعلوم مهندسى : ضلعمعمارى : برورزش : تيمعلوم دريايى : پهلو
فرهنگ لغات عمومي
سو،طرف،سمت،جهت،جانب،پهلو،کنار،کناره،بغل
فرهنگ لغات عمران و معماري
پهلو
فرهنگ لغات مکانيک
پهلو
فرهنگ لغات علوم سياسي
طرفداری کردن
فرهنگ لغات فلسفه
طرف، بخش ، جز ، زمره
فرهنگ لغات علوم پايه
ضلع، طرف
فرهنگ لغات تربيت بدني
تیم
عمومی :
a side glance
نگاه با گوشه چشم
فلسفه:
abstract side
رویه مجرد
مهندسی کامپیوتر:
adjacent side
ضلع مجاور
عمومی :
along side
در پهلو، در کنار (کشتی)، پهلو به پهلوی ، تا کنار.
عمومی :
along side of
درپهلوی ، دربرابر ، درقبال
اقتصاد :
asset side
طرف دارایی
اقتصاد :
asset side
طرف دارایی
حسابداری:
asset side
طرف دارایی
حسابداری:
asset side
طرف دارایی
برق قدرت و مخابرات:
back – side approach
حمله از پشت
عمومی :
back side attack
حمله از پشت پس تک
برق قدرت و مخابرات:
back side attack
حمله از پشت
مهندسی شیمی:
back side attack
حمله از پشت
علوم پایه:
back side attack
حمله از پشت
تربیت بدنی:
bilateral under hand arm the side throwing
پرتاب دو دستی با ساعد به سمت پهلو
عمومی :
blind side
سمتی که بازیگر متوجه آن نیست سمت خط تجمع نزدیک به خط مماس (رگبی)
تربیت بدنی:
blind side
سمتی که بازیگر متوجه آن نیست سمت خط تجمع نزدیک به
متالورژی:
broad side stand
مقام پهلودار
عمومی :
by the side of the road
در کنار جاده
مهندسی صنایع:
cam side pull
حرکت دهنده بادامک جنبی
متالورژی:
cam side pull
حرکت دهنده بادامک جنبی
عمومی :
catcher's side
سوی تحویل ، سمت دریافت
مهندسی مکانیک:
catcher's side
سمت دریافت
عمومی :
charging side
محل بارگیری کوره
مهندسی مکانیک:
charging side
محل بارگیری کوره
عمومی :
check side
پیچ دادن به گوی برای برگشت به عقب (بیلیارد)
تربیت بدنی:
check side
پیچ دادن به گوی برای برگشت به عقب (بیلیارد)
برق قدرت و مخابرات:
coil – side separator
باریکه شیار
a place within a region identified relative to a center or reference location(n)
Synonyms: side
Hyponyms: bedside
blind side
dockside
east side
hand
north side
shipside
south side
west side
Hypernyms: part
region
Examples: they always sat on the right side of the church
he never left my side
take sides for or against(v)
Synonyms: side
Hyponyms: pull
root for
Hypernyms: align
array
Examples: Who are you widing with?
I'm siding against the current candidate
located on a side(a)
Synonyms: side
Examples: side fences
the side porch
Antonyms: bottom
top
Similar: broadside
lateral
sidelong
one of two or more contesting groups(n)
Synonyms: side
Hypernyms: social unit
unit
Examples: the Confederate side was prepared to attack
either the left or right half of a body(n)
Synonyms: side
Hypernyms: area
region
PartMeronyms: body
torso
trunk
PartMeronyms: body
torso
trunk
PartMeronyms: body
torso
trunk
Examples: he had a pain in his side
a surface forming part of the outside of an object(n)
Synonyms: face
side
Hyponyms: back end
backside
beam-ends
bottom
forepart
front
front end
lee
lee side
leeward
rear
top
top side
underside
undersurface
upper side
upside
windward
Hypernyms: surface
Examples: he examined all sides of the crystal
dew dripped from the face of the leaf
an extended outer surface of an object(n)
Synonyms: side
Hyponyms: back
beam
broadside
edge
front
larboard
nearside
obverse
port
rear
reverse
sidewall
soffit
starboard
upper surface
verso
Hypernyms: surface
Examples: he turned the box over to examine the bottom side
they painted all four sides of the house
an aspect of something (as contrasted with some other implied aspect)(n)
Synonyms: side
Hyponyms: downside
hand
Hypernyms: aspect
facet
Examples: he was on the heavy side
he is on the purchasing side of the business
it brought out his better side
a line segment forming part of the perimeter of a plane figure(n)
Synonyms: side
Hypernyms: line
Examples: the hypotenuse of a right triangle is always the longest side
a family line of descent(n)
Synonyms: side
Hypernyms: ancestry
blood
blood line
bloodline
descent
line
line of descent
lineage
origin
parentage
pedigree
stemma
stock
Examples: he gets his brains from his father's side
a lengthwise dressed half of an animal's carcass used for food(n)
Synonyms: side
side of meat
Hyponyms: side of beef
side of pork
Hypernyms: cut
cut of meat
an opinion that is held in opposition to another in an argument or dispute(n)
Synonyms: position
side
Hypernyms: opinion
view
Examples: there are two sides to every question
an elevated geological formation(n)
Synonyms: incline
side
slope
Hyponyms: acclivity
ascent
bank
camber
cant
canyonside
climb
coast
declension
declination
decline
declivity
descent
downslope
escarpment
fall
hillside
mountainside
piedmont
raise
rise
scarp
ski slope
upgrade
versant
Hypernyms: formation
geological formation
PartMeronyms: elevation
natural elevation
PartMeronyms: elevation
natural elevation
PartMeronyms: elevation
natural elevation
Examples: he climbed the steep slope
the house was built on the side of a mountain
(sports) the spin given to a ball by striking it on one side or releasing it with a sharp twist(n)
Synonyms: english
side
Hypernyms: spin
Side or Sides may refer to:
موارد مصرف: اتوپوزيد در درمان كارسينوم ريه نوع Small cell و بيضه، كارسينوم مثانه، پروستات، رحم، هپاتوما، رابدومیوسارکوما، لنفومهاي هوچكيني و غيرهوچکيني، لوسمي حاد ميلوسيتيك و ساركوم اوينگ و كاپوسي مصرف می شود.
هشدار: قبل از هربار مصرف خوراكي دارو، دهان از نظر وجود زخم باید بررسي شود.
عوارض: قبل از هربار مصرف خوراكي دارو، دهان از نظر وجود زخم باید بررسي شود.
نکات: 1- براي جلوگيري از کاهش فشار خون، تجويز تزریقی دارو به صورت انفوزيون و در مدت بيش از 60-30 دقيقه انجام شود. از تزريق سريع وريدي باید خودداري شود. 2- تعداد گرانولوسيتها 14-7 روز پس از تجويز و تعداد پلاكتها 16-9 روز پس از تجويز به حداقل ميرسد و در روز بيستم به ميزان طبيعي برمیگردد.
موارد مصرف: اتوپوزيد در درمان كارسينوم ريه نوع Small cell و بيضه، كارسينوم مثانه، پروستات، رحم، هپاتوما، رابدومیوسارکوما، لنفومهاي هوچكيني و غيرهوچکيني، لوسمي حاد ميلوسيتيك و ساركوم اوينگ و كاپوسي مصرف می شود.
هشدار: قبل از هربار مصرف خوراكي دارو، دهان از نظر وجود زخم باید بررسي شود.
عوارض: قبل از هربار مصرف خوراكي دارو، دهان از نظر وجود زخم باید بررسي شود.
نکات: 1- براي جلوگيري از کاهش فشار خون، تجويز تزریقی دارو به صورت انفوزيون و در مدت بيش از 60-30 دقيقه انجام شود. از تزريق سريع وريدي باید خودداري شود. 2- تعداد گرانولوسيتها 14-7 روز پس از تجويز و تعداد پلاكتها 16-9 روز پس از تجويز به حداقل ميرسد و در روز بيستم به ميزان طبيعي برمیگردد.
موارد مصرف: اتوپوزيد در درمان كارسينوم ريه نوع Small cell و بيضه، كارسينوم مثانه، پروستات، رحم، هپاتوما، رابدومیوسارکوما، لنفومهاي هوچكيني و غيرهوچکيني، لوسمي حاد ميلوسيتيك و ساركوم اوينگ و كاپوسي مصرف می شود.
هشدار: قبل از هربار مصرف خوراكي دارو، دهان از نظر وجود زخم باید بررسي شود.
عوارض: قبل از هربار مصرف خوراكي دارو، دهان از نظر وجود زخم باید بررسي شود.
نکات: 1- براي جلوگيري از کاهش فشار خون، تجويز تزریقی دارو به صورت انفوزيون و در مدت بيش از 60-30 دقيقه انجام شود. از تزريق سريع وريدي باید خودداري شود. 2- تعداد گرانولوسيتها 14-7 روز پس از تجويز و تعداد پلاكتها 16-9 روز پس از تجويز به حداقل ميرسد و در روز بيستم به ميزان طبيعي برمیگردد.
موارد مصرف: اتوپوزيد در درمان كارسينوم ريه نوع Small cell و بيضه، كارسينوم مثانه، پروستات، رحم، هپاتوما، رابدومیوسارکوما، لنفومهاي هوچكيني و غيرهوچکيني، لوسمي حاد ميلوسيتيك و ساركوم اوينگ و كاپوسي مصرف می شود.
هشدار: قبل از هربار مصرف خوراكي دارو، دهان از نظر وجود زخم باید بررسي شود.
عوارض: قبل از هربار مصرف خوراكي دارو، دهان از نظر وجود زخم باید بررسي شود.
نکات: 1- براي جلوگيري از کاهش فشار خون، تجويز تزریقی دارو به صورت انفوزيون و در مدت بيش از 60-30 دقيقه انجام شود. از تزريق سريع وريدي باید خودداري شود. 2- تعداد گرانولوسيتها 14-7 روز پس از تجويز و تعداد پلاكتها 16-9 روز پس از تجويز به حداقل ميرسد و در روز بيستم به ميزان طبيعي برمیگردد.
موارد مصرف: اتوپوزيد در درمان كارسينوم ريه نوع Small cell و بيضه، كارسينوم مثانه، پروستات، رحم، هپاتوما، رابدومیوسارکوما، لنفومهاي هوچكيني و غيرهوچکيني، لوسمي حاد ميلوسيتيك و ساركوم اوينگ و كاپوسي مصرف می شود.
هشدار: قبل از هربار مصرف خوراكي دارو، دهان از نظر وجود زخم باید بررسي شود.
عوارض: قبل از هربار مصرف خوراكي دارو، دهان از نظر وجود زخم باید بررسي شود.
نکات: 1- براي جلوگيري از کاهش فشار خون، تجويز تزریقی دارو به صورت انفوزيون و در مدت بيش از 60-30 دقيقه انجام شود. از تزريق سريع وريدي باید خودداري شود. 2- تعداد گرانولوسيتها 14-7 روز پس از تجويز و تعداد پلاكتها 16-9 روز پس از تجويز به حداقل ميرسد و در روز بيستم به ميزان طبيعي برمیگردد.
موارد مصرف: این دارو در درمان بیماری وریدی–لنفاوی، ادم و اختلالات ناشی از شکنندگی مویرگهای پوستی مصرف میشود.