فرهنگ برق

interferometer

تداخل سنج وسیله ای برای اندازیه گیری فواصل بسیار کوچک از طریق تقسسیم و هدایت نور در مسیرهای جداگانه و سپس ترکیب دوباره ی آنها ، اختلاف طول

تداخل سنج

تداخل سنج

فرهنگ جامع

interferometer

تداخل سنجنجوم : انترفرومترعلوم هوايى : تداخل سنج

فرهنگ جامع

Interferometer

فرهنگ لغات عمومي
تداخل سنج
فرهنگ لغات مهندسي صنايع
تداخل سنج
فرهنگ لغات مهندسي شيمي
تداخل‌سنج
فرهنگ لغات مهندسي متالورژي
تداخل‌سنج
فرهنگ لغات علوم پايه
تداخل‌سنج (اپتیک)

علوم پایه:
atom interferometer (phys)
تداخل‌سنج اتمی (فیزیک)
برق قدرت و مخابرات:
confocal interferometer
تداخل سنج هم کانون

any measuring instrument that uses interference patterns to make accurate measurements of waves(n)

Synonyms: interferometer

Hypernyms: measuring device measuring instrument measuring system

واژه های نزدیک