[اُ می یَ] (اِخ) ارمیه. ارومی. شهری بمغرب دریاچهء ارومیه و نسبت بدان اُرمَوی باشد. رجوع به ارمیه شود: آزادخان... بعضی از بلاد آذربایجان هم در تحت تصرف آورده کوچ و متعلقان خود را بامتوسلان فتحعلی خان و شهبازخان در قلعهء ارومیه که از قلاع مشهوره و در استحکام و متانت آن شهرهء آفاق است گذاشته قلعهء مذکوره را محل سکنا مقرر... (مجمل التواریخ ابوالحسن گلستانه ص 157). و رجوع به فهرست آن کتاب شود.

[اُ می یَ] (اِخ) (دریاچهء...) دریاچه ای بمغرب آذربایجان. دریاچهء ارومیه. چیچست. دریاچهء شاهی. دریاچهء تلا. نسبت بدان اُرموی است. رجوع به ارمیه (دریاچهء...) شود.

واژه های نزدیک