[اَ] (اِ) رجوع به آزا شود. || در فرهنگ شعوری بنقل از وسیله المقاصدمصطکی و ژاژ آمده است. گمان میکنم ازوا و ازوی باشد و ژاژ هم وُژ و وج باشد.

(اسم) [عربی: ازاء] [ezā] مقابل؛ برابر؛ روبه‌رو؛ جلو.