[اَرْ] (پهلوی، اِ) آله. آلوه. عقاب. (فرهنگ ایران باستان تألیف پورداود ج 1 ص 298).
[اَرْ] (اِخ) قریه ای از قرای مرو بدوفرسنگی آن. (انساب سمعانی ذیل اروانی). و در منتهی الارب اروی آمده است.
(اسم مصدر) [عربی: ارواء] [قدیمی] [ervā] سیراب کردن.
اروا روستایی در استان ریفت والی، کنیا میباشد.