[اِ] (ع مص) یاران خبیث جمع کردن. || فرزندان خبیث زادن. || خبث آموختن. || فاسد گردانیدن. پلید کردن. (زوزنی). || خداوند پلید گشتن. (زوزنی). || اخباث قول؛ سخن پلید گفتن. || بدی مردم گفتن.

(اسم مصدر) [عربی] [قدیمی] [exbās] ۱. یاران خبیث جمع کردن؛ با مردم خبیث همنشین شدن. ۲. خبث آموختن. ۳. پلید کردن.