[اِ] (ع اِ) جِ اخاذه. جای فراهم آمدن آب باران. آبگیر. آبگیری که در بیابان باشد. پاره ای از آب سیل که در جائی مانده باشد. تالاب که در بیابان باشد. (غیاث). || حوض. || زمینی که شخص برای خود یا برای پادشاه جدا کند. || زمینی که امام بکسی دهد و ملک نباشد. ج، اُخُذ.

[اَخْ خا] (ع ص) بسیار گیرنده. سخت گیرنده.

(اَ خّ) [ ع. ] (ص.) رشوه گیر، باج گیر.

(صفت) [عربی] [axxāz] ویژگی کسی که اخاذی می‌کند.

باج‌ستان، باجگیر، رشوه‌ستان، رشوه‌گیر