[اَ] (اِخ) (به معنی پدر عالی) برحسب روایات یهود نام اوّلی حضرت ابراهیم بوده و سپس به ابراهام موسوم شد یعنی پدر جماعت بسیار.
[اَ] (ع ص، اِ) جِ بَرَم. کمزنان. آنان که از بخل قمار نکنند.
[اِ] (ع مص) سخت بتافتن. (زوزنی). رَسن دوتا تافتن. جامه به ریسمان دوتا بافتن. || استوار کردن. کار محکم کردن. || بستوه آوردن. سُته کردن. تنگ آوردن. بجان آوردن. || گران کردن. || سختی. || ملول کردن. گرانی کردن. دردسر دادن :
( اِ ) [ ع. ] (مص م.)۱ - استوار کردن، محکم کردن کار. ۲- پافشاری کردن، اصرار کردن. ۳- به ستوه درآوردن. ۴- شکوفه برآوردن.
(اسم مصدر) [عربی] [ebrām] ۱. اصرار کردن؛ پافشاری کردن در امری. ۲. (حقوق) تٲیید حکم یک دادگاه در دادگاه بالاتر یا همارزش. ۳. [قدیمی] استوار کردن؛ استواری. ۴. [قدیمی] به ستوه آوردن. ۵. [قدیمی] تٲیید کردن.
اصرار، پافشاری، تاکید، مداومت پیله، لجاجت
ابراهیم ، با نام اصلی ابرام، از شخصیتهای سفر پیدایش در تنخ و اولین شهپدر بنی اسرائیل است. ادیان ابراهیمی، شامل یهودیت، مسیحیت، اسلام و بهائیت، او را نیای دین خود محسوب میکنند. پژوهشگران معاصر با رویکرد تاریخی انتقادی ابراهیم را شخصیتی افسانهای میدانند که با هدف مشروعیتبخشی به ادعای بنی اسرائیل بر سرزمینشان ایجاد شدهاست.