[اَ بَ] (ص نسبی) جاوید. جاویدان. باقی. همیشه در مستقبل. جاودان. جاودانه. جاودانی. که آخر ندارد از حیث زمان. بی کرانه. که معدوم نشود. (تعریفات جرجانی). پاینده. پایا. که همیشه باشد. هرگزی. همیشه. مقابل ازلی. || (اِخ) نامی از نامهای خدای تعالی.
[اَ دا] (ع ن تف) آشکارا. آشکارتر.
(اَ بَ) [ ع. ] (ص نسب.) ۱- جاوید، باقی. ۲- نامی از نامهای خدای تعالی.
(صفت نسبی، منسوب به ابد) [عربی. فارسی] [abadi] آنچه فنا و زوال نمیپذیرد و همیشه باقی است؛ جاودانی؛ پاینده؛ نابودنشدنی.
ازلی، باقی، پایا، پاینده، جاودانه، جاویدان، دایمی، سرمد، فناناپذیر، همیشگی