صفحه اصلی
گنجینه اشعار
موتور ترجمه
دایره المعارف دانشگاهی
زبان ها و گویش ها
فرهنگ معین
اسف
(اَ سَ) [ ع. ] ۱- (مص ل.) اندوهگین شدن. ۲- حسرت خوردن. ۳- (اِ.) اندوه شدید. ۴- افسوس، پشیمانی.
واژه های نزدیک
اسفار
اسفرزه
اسفرغم
اسفرم
اسفرود
اسفست
اسفل