صفحه اصلی
گنجینه اشعار
موتور ترجمه
دایره المعارف دانشگاهی
زبان ها و گویش ها
فرهنگ معین
احوال
( اَ) [ ع. ] (اِ.) جِ حال. ۱- حالها، وضعها. ۲- چگونگی مزاج. ۳- کار و بار. ۴- سرگذشت.
واژه های نزدیک
احوال شخصیه
احوال پرسی