صفحه اصلی
گنجینه اشعار
موتور ترجمه
دایره المعارف دانشگاهی
زبان ها و گویش ها
فرهنگ معین
اجبار
( اِ) [ ع. ] (مص م.)به زور واداشتن به کاری.
واژه های نزدیک
اجباراً
اجباری