(تَ یا تِ) [ په. ] (اِ.) شعله و حرارتی که از سوختن اشیاء حاصل شود، آذر، آتیش. ؛آب در ~داشتن یا بودن کنایه از: کم شوق بودن. ؛ ~ کسی تند بودن کنایه از: سخت متعصب و پرشور بودن. ؛ ~ زیر خاکستر کنایه از: فتنه و آشوب پنهانی.

پارسی (~ِ) (اِمر.) ۱- تبخال، تاول‌های روی لب. ۲- آتشی که پارسیان در آتشکده می‌افروختند.

بهار (~ِ بَ) (اِمر.) گل سرخ، لاله.