[اُ طُ] (معرب، اِ)(1) (از: یونانیِ اَسْترُن(2)، ستاره + لامبانِئین(3)، گرفتن) اُسترلاب. اُصطرلاب. سُتُرلاب. سُطُرلاب. صُلاّب. آلتی است که برای مشاهدهء وضع ستارگان و تعیین ارتفاع آنها در افق بکار میرفت. آلتی باشد که بیشتر از برنج سازند و بدان ارتفاع آفتاب و ستارگان گیرند. گویند پسر ادریس پیغمبر آن را وضع کرده است و بعضی گویند ارسطاطالیس و معنی ترکیبی آن به یونانی ترازوی آفتاب است، چه اسطر بمعنی ترازو و لاب آفتاب را گویند. (برهان). اسطرلاب، معروف و معنی آن ترازوی آفتاب باشد، چه اسطر بزبان یونانی ترازو و لاب بزبان رومی آفتاب. مؤید وجه تسمیه، امیرخسرو فرماید:
[اُ طُ] (اِخ)(1) (خلیج...) خلیجی است در اقیانوس کبیر در ساحل شمالی جزیرهء بزرگ گینهء جدید. (قاموس الاعلام ترکی).