[اَ ژَ] (اِ) جادوئی. طلسم :
[اَ ژَ] (اِخ) ارتنگ. ارثنگ. کتاب مانی که بتصاویر دلکش منقش بود :
[اَ ژَ] (اِخ) نام دیوی از سالاران دیو سپید به مازندران گاه جنگ کیخسرو، و او را رستم بکشت :
[اَ ژَ] (اِخ) نام پهلوانی تورانی پسر زره و او بدست طوس کشته شد. (برهان). یکی از پهلوانان تورانی است و بر دست طوس بن نوذر کشته شد. (جهانگیری) :
[اَ ژَ] (اِخ) (چاه...) چاهی بتوران زمین که افراسیاب بیژن را در آن بند کرد. چاه بیژن :