صفحه اصلی
گنجینه اشعار
موتور ترجمه
دایره المعارف دانشگاهی
زبان ها و گویش ها
فرهنگ دهخدا
ارمونتن
[اَ نَ تَ] (هزوارش، مص) بلغت زند و پازند، خوابیدن. آرام گرفتن. (برهان). آرمیدن. آسودن.