[اَ] (نف / ص) آنچه ارزنده باشد ببهای وقت. (رشیدی). چیزی که به قیمتش می ارزد. ارزش دار. که ارزد. || کم بها. رخیص. مقابل گران. (مؤید الفضلاء). مقابلِ غالی و ثمین :

[اَ] (اِخ) (دشت...) موضعی بین جزجیرکان و کازرون فارس. رجوع به فارسنامهء ابن البلخی چ کمبریج ص 163 شود. ظاهراً مراد دشت ارژن است.