[اِ] (ع مص) شک کردن. (منتهی الارب). بشک شدن. (زوزنی) (تاج المصادر بیهقی). در شک افتادن. (غیاث اللغات). بشک افتادن. گمان داشتن. (زمخشری). شک. شبهه. ریب. ریبه. || تهمت کردن کسی را. (منتهی الارب). || طریقهء ارتیاب. رجوع به ارتیابیه شود.

واژه های نزدیک