[اِ تِ] (ع مص) تکیه کردن بر آرنج. (منتهی الارب). بر مرفق تکیه کردن. بر آرنج تکیه کردن. (غیاث). بر وارن تکیه کردن. (تاج المصادر بیهقی) (زوزنی). || تکیه کردن بر نازبالِش. بر مرفقه تکیه کردن. || ارتفاق حوض؛ پر گردیدن آن. || بچیزی یاری گرفتن. (تاج المصادر بیهقی) (زوزنی). || رفیق بودن. رفاقت کردن. قوله تعالی: «... و حسنت مرتفقاً». (قرآن 18/31).