[اَ لَ غی ی] (ع اِ) کانه نسبه الی بنی اذلغ و هم قوم من بنی عامر یوصفون بالنکاح. (منتهی الارب). نره. اذلغ. مذلغ. || (ص) بسیارنکاح. || شدید. (منتهی الارب). || سطبرلب. اَذلَغ.