[اِخْ] (معرب، اِ) خُوان. خِوان. معرب خوان فارسی. (منتهی الارب). هرچه بر وی طعام خورند. در حدیث است : «حتی انّ اهل الاخوان لیجتمعون» و رُوی الخوان.
[اِخْ] (ع اِ) جِ اَخ. برادران. دوستان. برادرخواندگان :