[اُ را] (ع ص، اِ) تأنیث آخَر. نقیض اولی. دگر. دیگر. پسین. دومین. ج، اُخریات، اُخَر. || آن جهان. آن سرای. عقبی. آخرت (مقابل دنیا).

[اِ ری ی / اِ خُ ری ی / اُ ری ی] (ع ق، اِ) سپس.

[اَ خُ ری ی] (ص نسبی) هذه النسبه الی اخروهی قصه (ظ: قصبه) دهستان بین جرجان و بلاد حراسان (ظ: خراسان) هکذا ذکره ابوبکر الخطیب الحافظ فی کتاب المونیف (؟) و اطنابی قراه بخط ابی عبدالله محدبن عبدالواحد الدما والحافظ الاصبهان ان اخر قریه بدهستان و هو دخل تلک البلاد و عرف المواضع فحصل من القولین ان اخر اسم قصبه (قصبه) دهستان او قربه (قریه؟) بها. (انساب سمعانی ص14). و عبارت غلط و مضطرب است.