[اِ تِ] (ع مص) بپایان بردن. آخر کردنِ کاری. فرجامیدن. ختم کردن. (تاج المصادر بیهقی) (زوزنی) (مؤید الفضلاء). مقابل افتتاح. || (اِ) پایان. ختم. آخر کار. (مؤید الفضلاء).