(صفت) [پهلوی: hōstubār, astōbar] ‹ستوار› [ost[o]vār] ۱. محکم؛ پایدار؛ پابرجا؛ سخت: ♦ تا نکنی جای قدم استوار / پای منه در طلب هیچ کار (نظامی۱: ۷۰). ۲. راست و درست. ۳. امین؛ مورد اعتماد. ۴. (اسم) (نظامی) درجهداری که دارای درجهای بالاتر از گروهبانیکم و پایینتر از ستوانسوم است. 〈 استوار داشتن: (مصدر متعدی) [قدیمی] ۱. برقرار داشتن. ۲. اطمینان داشتن؛ باور داشتن. ۳. امین شمردن. 〈 استوار ساختن (کردن): (مصدر متعدی) ۱. محکم کردن. ۲. [قدیمی] تایید کردن.