فرهنگ عمید

استخدام

(اسم مصدر) [عربی] [estexdām] ۱. کسی را برای خدمت خواستن، در برابر پرداخت حقوق معیّن. ۲. گماشته شدن به شغلی. ۳. (ادبی) در بدیع، آوردن لفظی که با یک کلمه یک معنی و با کلمۀ دیگر معنی دیگری داشته باشد، مانندِ این شعر: من ایستاده‌ام که کنم جان فدا چو شمع / او خود گذر به ما چو نسیم سحر نکرد (حافظ: ۲۹۶). ۴. استفاده از: خاقانی در استخدام قافیه‌های دشوار تعمد داشته است.