(اسم مصدر) [عربی] [extiyār] ۱. (فلسفه) [مقابلِ جبر] آزادی انسان در انجام دادن کاری یا ترک آن: ♦ اینکه گویی این کنم یا آن کنم / این دلیل اختیار است ای صنم (مولوی: ۷۹۶)، ♦ غیر حق را گر نباشد اختیار / خشم چون می‌آیدت بر جرم‌دار؟ (مولوی: ۷۹۷). ۲. (تصوف) ترجیح دادن ارادۀ حق بر ارادۀ خود به‌وسیلۀ سالک. ۳. [قدیمی] انتخاب کردن؛ برگزیدن. ۴. (نجوم) [قدیمی] انتخاب زمان مناسب برای انجام کاری با استفاده از منازل قمر. ⟨ اختیار دادن: آزادی دادن به کسی جهت برگزیدن چیزی یا انجام دادن کاری؛ مختار کردن. ⟨ اختیار داشتن: (مصدر لازم) آزاد بودن در انجام دادن کاری؛ مختار بودن. ⟨ اختیار کردن: (مصدر متعدی) انتخاب کردن؛ برگزیدن: ♦ گر تو را در بهشت باشد جای / دیگران دوزخ اختیار کنند (سعدی: ۱۴۰).

واژه های نزدیک