(اسم) ‹انباخون› [قدیمی] [abnāxun] قلعه؛ حصار؛ دژ: ♦ ز سوی هند گشادی هزار شهرستان / ز سوی سند گرفتی هزار ابناخون (بهرامی: شاعران بیدیوان: ۴۱۰ حاشیه).