[اِ] (ع مص) ملتجی و مضطر کردن. (منتهی الارب). الجاء. (از قطر المحیط). || بالابردن. (منتهی الارب). تصعید. (از قطر المحیط). || بازداشتن کسی را. (منتهی الارب). حَقن. (قطر المحیط).