[اَرْزْ] (حامص مرکب) عمل یافتن ارزش هر چیز. تقویم.

فرهنگ معین

ارزیابی

(~.) (حامص.)بهای چیزی را معین کردن.

فرهنگ عمید

ارزیابی

(حاصل مصدر) [arzyābi] ۱. تعیین بها و ارزش چیزی. ۲. بررسی.

برآورد، تخمین، تقویم، سنجش، قیمت‌گزاری، محاسبه