[اُ دَ] (اِ)(1) نوعی از طیور آبی دارای پنجه هائی که توسط غشائی به یکدیگر متصل اند و با نوکی که در جوانب دارای صفائح عرضی است و آن از طیور اهلی است و گوشت آن حلال است. اقسام آن در مازندران و گیلان و اطراف دریاچه های سیستان فراوان است. مرغابی. (غیاث اللغات). نوعی از مرغابی. بط. چالی :

[اَ دَ] (اِخ) (تلفظ ترکی ارتاکی(1)) قصبهء سنجاق قره سی از ولایت خداوندگار است در یک فرسنگی غربی خرابه های شهر قدیمی کیزیگ. مردم آنجا بعضی مسلمان باشند و پاره ای مذهب مسیحی دارند و آن دارای 11 جامع و مسجد و 44 مکتب و 158 کلیسا و مناستر است. رجوع به قاموس الاعلام ترکی شود.

(اُ دَ) [ تر. ] (اِ.) مرغابی، یکی از طیور که در آب شنا می‌کند و در هوا نیز پرواز می‌کند. منقار پهن، پاهای پرده دار و پرهای رنگین دارد.

(اسم) [ترکی] (زیست‌شناسی) [ordak] پرنده‌ای اهلی و شناگر با پاهای پرده‌دار و پرهای رنگین که قادر به پرواز نیست؛ مرغابی.

مرغابی یا اردک نامی است که معمولاً برای شماری از گونه‌های غازسانان در خانوادهٔ مرغابیان به کار می‌رود. مرغابی‌ها هم در آب دریا و هم در آب شیرین زندگی می‌کنند.