[اِ تِ] (ع مص) هدیه خواستن. (تاج المصادر بیهقی) (زوزنی). ارمغان طلبیدن. || راه نمودن خواستن. (تاج المصادر بیهقی) (زوزنی). استرشاد. طلب هدایت کردن. رهنمونی خواستن. (منتهی الارب). راه جستن. طلب راه نمودن. راه جوئی.