[اِ تِ تَ] (ع مص) بهر راه و بهر طور جستن چیزی. || استقتال. (تاج المصادر بیهقی). از مرگ باک نداشتن در حرب. (کنز اللغات) : و استشعرته بنوامیه و من لم یکن علی طریقه معاویه فی اقتفاء الحق من اتباعهم فاعصوصبوا علیه و استماتوا دونه. (مقدمهء ابن خلدون چ 1274 بولاق ص29 س100). || فربه شدن پس از لاغری. || گستاخ بودن در کار. مستقل بودن در حرب. || مرگ خواستن. (کنز اللغات).