[اِ تِ] (ع مص) به بندگی گرفتن. (تاج المصادر بیهقی) (زوزنی) (منتهی الارب). تعبید. || مانند بنده گردانیدن. (منتهی الارب).

فرهنگ معین

استعباد

(اِ تِ) [ ع. ] (مص م.) کسی را بنده خود ساختن، مانند بنده گردانیدن.

فرهنگ عمید

استعباد

(اسم مصدر) [عربی] [قدیمی] [estebād] به کسی را بندۀ خود کردن؛ به بندگی گرفتن.

به بندگى كشاندن , به خوارى كشاندن , به بردگى كشيدن استثمار كردن , بهره‏كشى كردن , استعمار انسانها

واژه های نزدیک