[اِ تِ] (ع مص) یاری خواستن. یاری خواستن از کسی. (تاج المصادر بیهقی) (زوزنی). یار گرفتن. || قوی پشت شدن به کسی یا امری. پشت گرمی. تکیه کردن بیاری کسی. پشت قوی کردن: و این بنده را بدان قوت دل و استظهار... حاصل آمد. (کلیله و دمنه).
(اِ تِ) [ ع. ] (مص م.) ۱- کمک خواستن. ۲- (اِمص.) پشت گرمی.
(اسم مصدر) [عربی] [estezhār] ۱. پشتگرمی داشتن؛ پشتگرمی. ۲. [قدیمی] قدرت؛ توان. ۳. [قدیمی] اندوخته؛ دارایی؛ مال.
اطمینان، اعتماد، پشتگرمی، دلگرمی، قویپشتی
حفظ کني