[اِ تِ] (ع مص) طرب خواستن. || بحرکت آوردن شتر را از سرود. (منتهی الارب). || شاد شدن. نیک طرب کردن. (تاج المصادر بیهقی).

فرهنگ عمید

استطراب

(اسم مصدر) [عربی] [قدیمی] [estetrāb] ۱. طرب خواستن؛ شادمانی خواستن. ۲. شاد شدن.