[اِ تِ] (ع مص) ناتوان شمردن. اِکارَه. سست پنداشتن. ناتوان یافتن کسی را. (منتهی الارب). ضعیف یافتن و شمردن. (تاج المصادر بیهقی). ضعیف شمردن. (زوزنی). حقیر داشتن. || مقهور ساختن. (منتهی الارب).
(اِ تِ) [ ع. ] (مص م.) ناتوان شمردن، ضعیف دانستن.
(اسم مصدر) [عربی] [estezāf] ۱. ناتوان و ضعیف کردن بر اثر ستم و بهرهکشی ناعادلانه. ۲. ناتوان و ضعیف شدن بر اثر ستم و بهرهکشی ناعادلانه.
مستضعفین مفهومی در قرآن و روایات اسلامی است که در دو معنا استعمال شدهاست. کسانی که از نظر معیشت در تنگنا قرار دارند و کسانی که از نظر دینی در فشارند. این مفهوم در نظام جمهوری اسلامی ایران، به فرودستان اقتصادی معنی میشد و نظام این مفهوم را بعداً بازتعریف کرد.