[اِ تِ] (ع مص) شیر دادن خواستن. طلب شیر دادن. بمزد فراگرفتن کسی را تا فرزندک را شیر دهد. (زوزنی). دایه گرفتن فرزند را. (تاج المصادر بیهقی). دایه خواستن. به دایه دادن شیرخواره را. مرضعه خواستن. شیرده خواستن. یقال: استرضع؛ ای طلب مرضعهً. (منتهی الارب).

فرهنگ معین

استرضاع

(اِ تِ) [ ع. ] (مص م.) دایه گرفتن برای شیر دادن به کودک.