[اِ تِ] (ع مص) طلب بازپس چیزی کردن. داده را واپس خواستن. (غیاث). رد کردن خواستن. وادادن خواستن. (زوزنی). پس گرفتن:

فرهنگ معین

استرداد

(اِ تِ) [ ع. ] (مص م.) پس گرفتن.

فرهنگ عمید

استرداد

(اسم مصدر) [عربی] [esterdād] ۱. پس گرفتن. ۲. پس دادن.

بازستانی، پس‌دهی، تحویل‌دهی، تسلیم، رد، عودت، واپس، واستانی بازگرفتن، فرازگرفتن، واستدن

استرداد عبارت است از عمل باز پس دادن بزهکار یا متهم به جرم توسط یک دولت به دولت دیگری که شخص متهم به بزهکاری در قلمرو آن است. از آنجا که در این مورد هیچ قانون بین‌المللی‌ای وجود ندارد، دولت‌ها قراردادهای بسیار در این باب با یکدیگر بسته‌اند و موارد استرداد را معین کرده‌اند. در این قراردادها پیش‌بینی می‌شود که متهمان یا محکومان، به‌جز بزهکاران سیاسی، باز پس داده می‌شوند. بزهکاران سیاسی، بر طبق قوانین بین‌المللی، «پناهنده» به‌شمار آمده و از حقوق پناهندگی بهره‌ور می‌شوند.