[اِ تِ حَ] (ع مص) رجوع به استراحه شود.

فرهنگ معین

استراحت

(اِ تِ) [ ع. استراحه ] ۱- (مص ل.) آرامیدن، آسایش خواستن. ۲- (اِمص.) آسایش، آسودگی.

فرهنگ عمید

استراحت

(اسم مصدر) [عربی: استراحة] [esterāhat] بازایستادن از فعالیت جسمی یا فکری برای آرامش یافتن، دفع خستگی، بازیافتن نیرو، یا سلامتی.

آرامش، آرمیدن، آسایش، آسودن، تمدداعصاب، خوشی، راحت، فراغ، فراغت

استراحت اصطلاحی است ورزشی که در دو مفهوم به کار می‌رود:

ﺧﺎﻟﺪ ﺑﻦ ﻋﻠﯽ ﺑﻦ ﻣﺤﺪ ﺍﻟﻌﻨﺒﺮﯼ ﮔﻮﻳﺪ: ﺍﺳﺘﺮﺍﺣﺖ ﭘﺲ ﺍﺯ ﺧﺴﺘﮕﯽ ﺩﺭ ﺧﻮﺍﺏ, ﺑﺮ ﺛﺮﻭﺗﻤﻨﺪ ﺷﺪﻥ ﭘﺲ ﺍﺯ ﺗﻨﮕﺪﺳﺘﯽ ﺩﻻﻟﺖ ﺩﺍﺭﺩ ﻭ ﺍﮔﺮ ﺑﻴﻨﻨﺪﻫﯽ ﺧﻮﺍﺏ ﺑﻴﻤﺎﺭ ﺑﺎﺷﺪ, ﺑﺮﻧﺰﺩﻳﮏ ﺷﺪﻥ ﺍﺟﻠﺶ, ﺩﻻﻟﺖ ﺩﺍﺭﺩ. ﺟﯽ ﺍﭺ ﻣﻴﻠﺮ ﻣﯽ ﮔﻮﻳﺪ: ﺍﮔﺮ ﺩﺭ ﺧﻮﺍﺏ ﺧﻮﺩ ﺭﺍ ﻣﺸﻐﻮﻝ ﺍﺳﺘﺮﺍﺣﺖ ﺩﻳﺪﻳﺪ, ﻧﺸﺎﻧﮕﺮ ﺳﻌﺎﺩﺕ ﻭ ﺧﻮﺷﺒﺨﺘﻰ ﺍﺳﺖ.

واژه های نزدیک