فرهنگ دهخدا

استخوان بندی

[اُ تُ خوا / خا بَ] (اِ مرکب)(1) مجموع استخوانهای یک تن. مجموع استخوانهای برهم نهادهء حیوان. || (حامص مرکب) اِنشاز. || بند و بست اعضاء. (آنندراج). || کنایه از درست کردن انگاره و بستن ترکیب الفاظ و عبارات. (آنندراج) :

فرهنگ معین

استخوان بندی

(~. بَ) (اِمر.) اسکلت، کالبد.

فرهنگ عمید

استخوان بندی

(اسم) (زیست‌شناسی) [osto(e)xānbandi] ۱. مجموع استخوان‌هایی که در بدن یک جاندار به یکدیگر متصل شده و به‌وسیلۀ انقباض و انبساط عضلات به حرکت درمی‌آید؛ اسکلت. ۲. شالوده؛ بنیاد.