[اِ تِ] (ع مص) میوه خواستن. || میوه چیدن. (غیاث). || از رنج دیگری برخوردن.
(اِ تِ) [ ع. ] (مص م.) بهره برداری کردن از دسترنج دیگری.
(اسم مصدر) [عربی] [estesmār] ۱. بهره بردن ناعادلانه از حاصل کار دیگران؛ بهرهکشی. ۲. (سیاسی) استفادۀ ناعادلانۀ کشورهای قوی از منابع اقتصادی کشورهای ضعیف. ۳. بهره گرفتن از چیزی.
بهرهجویی، بهرهکشی، بهرهگیری، سلطهجویی، سلطهگری
اعطاي نشان , سرمايه گذاري , دادن امتياز , تفويض , مبلغ سرمايه گذاري شده , سرمايه گزارى , بهره بردارى , بهره كشى , انتفاع , بهرهگيرى , سرمايه گذارى , استثمار