[اَ اَ] (نف مرکب)اسب انگیزنده. آنکه اسب را به انگیز درآورد. (سروری). || (اِ مرکب)(1) مهماز. (سروری) (جهانگیری). مهمیز. آهنی باشد که بر پاشنهء کفش و موزه نصب کنند و بهنگام سواری بر پهلوی مرکوب زنند تا تیز رود. (جهانگیری).
(اَ. اَ) ۱- (اِفا.) آن که اسب را برانگیزد، اسب انگیزنده. ۲- (اِمر.) مهمیز.
(صفت فاعلی) [قدیمی] [asb[]angiz] ۱. برانگیزانندۀ اسب؛ آنکه اسب را به حرکت وا میدارد. ۲. (اسم) وسیلهای فلزی که هنگام سواری بر پاشنۀ چکمه میبندند و به پهلوی اسب میزنند تا تندتر حرکت کند؛ مهمیز.