[اُ] (ع اِ) هفته. (منتهی الارب). هفت روز متعارفه. ج، اسابیع. (مهذب الاسماء). || هفت بار. (مؤید الفضلاء). طاف بالبیت اسبوعاً؛ هفت بار بر گرد خانه گردید. (منتهی الارب).

( اُ ) [ ع. ] (اِمر.) ۱- هفته. ۲- هفت بار. ج. اسابیع.

(اسم) [عربی] [قدیمی] [osbu] هفته.

هفته , هفت روز

واژه های نزدیک