[اَ دَ](1) (ص مرکب) (از: از + دَر) درخور. سزاوار. لایق. (جهانگیری) (برهان). شایسته. مناسب. حری. زیبنده. زیبای. (برهان). برازنده. شایان. مخصوص. برای. بجهت :

(اَ دَ) (ص مر.) سزاوار، شایسته، لایق.

(حرف اضافه) [قدیمی] [azdare] ۱. درخورِ؛ سزاوارِ؛ شایستۀ: ♦ زنهار دهد خصم قوی را چو ظفر یافت / هر چند نباشد برِ او ازدرِ زنهار (فرخی: ۸۹). ۲. (صفت) شایسته؛ سزاوار: ♦ خدای داند کآنجا چه مایه مردم بود / همه در آرزوی جنگ و جنگ را ازدر (فرخی: ۷۱).