[اِ] (ع مص) سود رسانیدن کسی را. (منتهی الارب). منفعت رسانیدن. (زوزنی). فائده رسانیدن. || نرمی کردن با کسی. (منتهی الارب) (تاج المصادر بیهقی). نرمی و مهاوَنه: در باب ارفاق و مجانبت از ارهاق او وصیت رفته بود. (ترجمهء تاریخ یمینی ص 345). || نفع کردن. (تاج المصادر بیهقی).

[اَ] (ع اِ) جِ رُفقَه و رَفقه و رِفقَه،گروه همسفر.

( اِ ) [ ع. ] (مص م.) ۱- به نرمی رفتار کردن با کسی. ۲- به کسی سود رسانیدن.

(اسم مصدر) [عربی] [erfāq] ۱. نرمی و مدارا کردن؛ با مهربانی رفتار کردن. ۲. گذشت در حق کسی زیادتر از حق او.

ملایمت، نرمی بهره‌رسانی، سودرسانی

واژه های نزدیک