[اَ مَ](1) (ص مرکب) مرکب از ارج(2)و مند، چه ارج قدر و قیمت و مند کلمه ایست که دلالت بر داشتن کند مثل دولتمند و سعادتمند. (از فرهنگی خطی). باارج. باارزش. صاحب قیمت. (غیاث اللغات). قیمتی. (آنندراج). ثمین. گرانبها. (آنندراج). پُربها. (اوبهی). نفیس :
[اَ جُ مَ] (اِخ) موضعی در کنار راه آمل به تهران. (سفرنامهء مازندران و استراباد رابینو ص 40).
(اَ جú یا جُ مَ) [ په. ] (ص مر.) ۱- باارزش، گرانبها. ۲- عزیز، گرامی، شایسته.
(صفت) [پهلوی: aržomand] [arj[o]mand] ۱. باارزش؛ گرانبها. ۲. صاحب قدر و قیمت؛ عزیز؛ گرامی؛ بزرگوار: ♦ ببینیم تا این سپهر بلند / که را خوار دارد که را ارجمند (فردوسی: ۴/۲۰۰). ۳. مهم؛ شاخص؛ عالی. ۴. [قدیمی] لایق؛ درخور.
[پسر] گرامی و عزیز ؛ دارای قدر و منزلت ، محترم ، بزرگوار ، شریف ؛ قیمتی ، گرانبها ؛ مهم ، بااهمیت ، عالی ؛ (در قدیم ) لایق ، شایسته ، سزاوار ، درخور ، مورد قبول ؛ (در قدیم ) همراه با شکوه و جلال
ارجمند ممکن است به یکی از موارد زیر اشاره داشته باشد: