[اِ تِ] (ع مص) چشم داشتن. (تاج المصادر بیهقی) (زوزنی) (صراح) (منتهی الارب). چشم داشتن چیزی یا کسی را. انتظار. ترقب. (صراح). || بالا برآمدن. || دیدبانی کردن. (منتهی الارب).
( اِ تِ) [ ع. ] (مص ل.) ۱- چشم داشتن، چشمداشت. ۲- دیدبانی کردن. ۳- بالا آمدن.
(اسم مصدر) [عربی] [قدیمی] [erteqāb] انتظار کشیدن؛ انتظار.